مداخله زبان در اوتیسم، پیامدهای تحقیقات زیست شناسی عصبی

 
 
 
 
 
 
 
 
در مرکز گفتاردرمانی و کاردرمانی شمال تگزاس، ما متخصصان درمانی خود را ترغیب می کنیم تا آموزش های تخصصی لازم را کسب کنند. بسیاری از متخصصان درمانگر ما به بررسی پیامدهای تحقیقات عصبی در زمینه مداخله های زبانی برای کودکان مبتلا به طیف اوتیسم پرداخته اند. دایان ویلیامز، استادیار گروه آموزشی آسیب شناسی گفتار - زبان از دانشگاه دوکوسن «Duquesne» در پیتسبورگ پنسیلوانیا به تحقیق در مورد پایه و اساس عصبی اختلالات رشد پرداخته تا دریابد که چگونه می توان به کودکان بیمار کمک کرد.
 
 
 
همه پاتولوژیست های گفتار و زبان موافق هستند که مداخله های زبانی به کار با کودکان مبتلا به طیف اوتیسم کمک می کند.
 
 
بسیاری از آنها اظهار داشتند که استراتژی های پیشنهادی را به طور مداوم در کارهای خود مورد استفاده قرار می دهند. دو فرض اساسی در تحقیقات انجام شده در مورد ASD وجود دارد که عبارتند از:
 
*. افراد مبتلا به ASD به طور متفاوتی یاد می گیرند و عمل می کنند زیرا مغز آنها عملکرد متفاوتی دارد.
*. ورودی محیطی می تواند بر یادگیری این افراد تأثیر بگذارد اما ممکن است تفاوتهای عصبی اساسی را تغییر ندهد.
 
 
آن دسته از متخصصانی که با کودکان مبتلا به طیف اوتیسم کار می کنند احتمالاً قبول دارند که مغز این کودکان دارای عملکرد متفاوتی می باشد. به گفته دکتر ویلیامز، این تحقیقات آنچه را که سال ها پیش به عنوان یک فرض مطرح شده بود تأیید می کند. این فرض بیان می کند که افراد مبتلا به ASD در نواحی مختلف مغز خود و حتی در سطح عصبی دارای ارتباطات غیرطبیعی ای هستند.
 
این امر هم بر درک و هم بر واکنش به اطلاعات تأثیر می گذارد. هر چه اطلاعات ورودی پیچیده تر باشند، خواه این اطلاعات حسی باشند یا حرکتی، مربوط به حافظه و یا مفهومی، فرد مبتلا به اوتیسم بیشتر با آنها کلنجار خواهد داشت. هر چه شدت اوتیسم بیشتر باشد کلنجار فرد نیز بیشتر خواهد بود؛ یا بهتر است بگوییم سطح کلنجار فرد با اطلاعات است که میزان شدت اوتیسم را تعیین می کند.
 
 
در رابطه با تغییرات محیطی، تحقیقات نشان می دهند که برخی تغییرات محیطی می توانند به یادگیری کمک کنند اما تفاوت های اساسی عصبی این افراد را تغییر نمی دهند. این امر احتمالاً در بسیاری از شرایط صادق است. با این حال، برخی از خانواده ها دریافته اند که رژیم غذایی و سایر اشکال درمانی تا حدی سیستم عصبی افراد مبتلا به طیف اوتیسم را تغییر می دهند. مهم ترین نکته برای درک این امر این است که اصلاحات و استراتژی هایی وجود دارد که می تواند منجر به یادگیری و تعامل اجتماعی بیشتر افراد مبتلا به اوتیسم شود.
 
 
 

عواملی که به مشکل زبانی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم کمک می کنند:

یادگیری زبان مستلزم هماهنگی تعدادی از مراکز پردازشی (حسی، حرکتی، حافظه و غیره) است. از آنجا که کودکان مبتلا به اوتیسم در برقراری ارتباط بین مراکز عصبی خود مشکل دارند، باید درک و عمل را با نشانه های اجتماعی و زمینه ای ادغام کنیم. این به معنای ارائه اطلاعات جدید در محیطی مناسب به وسیله مواد مناسب و بر اساس نیازهای منحصر به فرد کودک است. بنابراین برای یادگیری مفهوم میوه، می توانید با کودکتان در آشپزخانه با یک میوه اسباب بازی یا میوه واقعی بازی کنید و مرتباً از نام میوه ای استفاده کنید که کودک در حال بازی کردن و یا خوردن آن است. بسته به نیاز کودک، از کلمه چاپی و عکس یا نقاشی نیز استفاده نمایید.
 
یادگیری زبان در نوزادان در حال رشد معمولاً از طریق ترکیبی از مهارت های محاسباتی، شناختی و اجتماعی صورت می گیرد. با استفاده از مهارت های محاسباتی، می توانید به تفکیک اصوات خاص به دست آمده از یک شی یا یک حرکت خاص بپردازید. این کار، همراه با کار بر روی چالش های شناختی و اجتماعی موجود در ASD می تواند بر ضعف ارتباطات عصبی غلبه کرده و باعث ارائه پاسخ های صحیحی به اطلاعات دریافتی شود. برای تسهیل یادگیری، جلب توجه کودک به سمت چهره، اصوات، اشیاء و حرکات برای برقراری ارتباط بین یک کلمه یا عمل با یک موضوع یا فعالیت خاص بسیار مهم خواهد بود. در هنگام آموزش اطلاعات جدید در یک محیط جدید، کاهش محدودیت های پردازش شناختی به وسیله محدود کردن عوامل محرک بصری و شنوایی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. این به معنای تدریس در انزوا نیست، بلکه به معنای استفاده از محیط هایی است که هنگام ارائه اطلاعات جدید، کمتر باعث پرت شدن حواس کودک شوند. یادگیری باید در محیط های واقعی انجام شود تا کودک بتواند همه چیز را با خود تمرین کند و کلمات و اعمال را به محیط های مناسب تعمیم دهد. این دلیل دیگری است که باعث می شود آموزش والدین به بخش مهمی از یک برنامه درمانی تبدیل شود. خانواده ها باید در برقراری این ارتباطات واقعی و یادگیری در محیط های معمولی شرکت داشته باشند.
 
در روش یادگیری معمولی گفتار، کودکان با توجه به اصوات، مشاهده اعمال و تجربه آنچه در موقعیت های معین اتفاق می افتد، مفاهیم و چیزهای ابتدایی را می آموزند. به بیان ساده تر، آنها تشخیص می دهند که چه چیزهایی را باید در کنار هم قرار دهند یا چگونه باید حواسشان را متمرکز نمایند. لکن، این موضوع به دلیل ضعف در اتصالات عصبی برای کودکان مبتلا به اوتیسم صدق نمی کند. آنها به دلیل مهارت های محدود خود در یادآوری چهره ها و اصوات، از نظر تمرکز تا حدودی مشکل دارند. بنابراین ما باید اطلاعات جدید یا مهم را برای این کودکان بسیار برجسته کنیم تا کودکان بتوانند مفاهیم یا چیزهای ابتدایی را یاد بگیرند. نمونه خوبی از این نوع آموزش، آموزش نمونه اولیه گربه بود. یک انسان عادی وقتی یک گربه را می بیند و نام این حیوان را می آموزد، اگر گربه ای با رنگ متفاوت ببیند هنوز هم می داند که این حیوان یک گربه است. اما این امر برای افراد مبتلا به اوتیسم صدق نمی کند. Temple Grandin نمونه ای از چند گربه و سگ را منتشر نمود که با دقت بسیار می توان دریافت که تفاوت هایی بینابینی آنها وجود دارد. گرفتن عکس بزرگ دشوار بود.
من گاهی اوقات کودکان مبتلا به اوتیسمی را می بینم که تصویری از یک چیز را در ذهن خود دارند، اما قادر به «بیان» صدای مربوط به کلمه ای که در حافظه خود دارند نیستند. بنابراین آنها تصاویر عالی ای در ذهن خود دارند که برایشان کلمه مناسب را پیدا نمی کنند.
 
 
 

توصیه هایی برای فعالیت های درمانی خانگی

*. کاهش اطلاعات شنیداری دیگر تا صدای فرد بتواند به صورت واضح شنیده شود
*. مرتبط نمودن زبان و کلمات مربوط به هر شی
*. اطمینان حاصل کنید که کودک از اشیایی استفاده می کند که نامشان را می داند
*. سعی کنید اطمینان حاصل کنید که کودک فقط روی یک جنبه شی تمرکز نمی کند (به عبارت دیگر چون اولین بار یک پرتقال را دیده و دریافته که پرتقال گرد است فکر نکند که هر چیز گردی پرتقال است و بعد از آن توپ را هم پرتقال بنامد
*. ورودی های محیط را تنظیم کنید
*. ورودی بصری لازم را فراهم کنید زیرا بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم با بیان منظور خود به صورت گفتاری مشکل دارند. این امر بدان دلیل است که زبان کلامی یک زبان آنی است و ممکن است  زمان کافی برای پردازش اطلاعات و برقراری ارتباط با حافظه کاری وجود نداشته باشد.
*. محیط را ساده کنید تا اطلاعات کمتری در دسترس کودک باشند
*. جملات را به صورت تفکیک شده و جدا از هم بیان کنید. ابتدا کار را با کلمه «ماشین» شروع کنید و سپس «ماشین سریع» و «ماشین سریع راه می رود» را بیان کنید. این کلمات را با تصاویر و بازی های مختلف به کودک آموزش دهید.

 

 

شیوه های مبتنی بر شواهد

*. سرعت گفتار را کند کنید
*. از کلمات تاکیدی استفاده کنید
*. از تکرار بیش از حد روابط بین کلمات گفتاری و رفرنس استفاده کنید
*. روی تعداد اندکی از واژگان متمرکز شوید و آنها را در جملات مختلف بیان کنید.